Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، یکی از ویژگی‌های بارز انقلاب اسلامی، نقش موثر مردم در حکمرانی‌ است، در اقتصاد مردمی، مردم  حرف اصلی را می‌زنند و تولید داخل به عنوان محور برنامه‌های توسعه کشور در نظر گرفته شده است. اما در دوران حکومت پهلوی، مردم و تولید ملی به دلیل رفتارهای خارج از عرف شاه در اقتصاد و حکومت، نقشی نداشتند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آل اسحاق، فعال اقتصادی و از مدیران ادوار مختلف جمهوری اسلامی، درباره ریشه‌های اقتصادی سقوط شاه می‌گوید: درآمدهای بالای نفتی، به جای این که در بخش توسعه و امور زیربنایی و مسائل مربوط به رشد اقتصادی هزینه شود، صرف هزینه‌ها و خرج کردن شاه و دربار می شد. بارها درهای مملکت را باز کردند و انواع کالاهای ساخته شده وارد کشور شد. حجم عظیم پولی که در کشور تزریق شد، بدون این که تولیدی در اقتصاد صورت بگیرد که نهایتا موجب تورم شد؛ برخلاف این ذهنیت که مردم رفاهشان در دوره پهلوی بالا رفته است، بیماری هلندی عارضه اصلی اقتصاد شد، این تورم هم ‌‌همه مسائل اقتصادی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار داد و تبدیل به عارضه بزرگی برای اقتصاد دوره پهلوی شد و نهایتا همه شاخص‌های اقتصادی تحت تورم اقتصادی، با مشکل مواجه شدند.

 

در ادامه گفت‌‌‌و‌گوی فارس با یحیی آل اسحاق را می‌خوانید:

فارس: به عنوان اولین سوال بفرمایید، سقوط شاه به چه میزان مربوط به عملکرد اقتصاد دوران پهلوی بوده است؟

آل اسحاق: عوامل سقوط شاه را نمی‌شود در یک حوزه مطرح کرد. مجموعه عوامل حکمرانی و افتضاحات در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، روابط بین الملل و سایر مجموعه مسائلی که در حکمرانی هست، موجب سقوط شاه شد‌. یعنی نظام حکمرانی به شکلی درآمد که شاه مجبور شد کشور را ترک کند. همه این عوامل سبب شد کشور وقتی به بن بست رسید، خاندان پهلوی فرار را بر قرار ترجیح دادند و فرار کردند.

* 90 درصد اقتصاد در اختیار 20 درصد افراد جامعه بود

فارس: کدام دلایل اقتصادی را می‌توان از جمله موضوعات اصلی در زمینه سقوط شاه معرفی کرد؟

آل اسحاق: اختصاصا در حوزه اقتصادی علل عمده ای را می‌توان برای فروپاشی حکومت پهلوی معرفی کرد. ولی مواردی که می شود به صورت انگشت شمار گفت، اولا وضعیت اختلاف طبقاتی که در حوزه اقتصاد بود. یعنی کلیت کشور تقریبا به دو قطب بسیار با شکاف عظیم تقسیم شده بود. یعنی بالای ۸۰ درصد از افراد در یک طرف اقتصاد کشور بودند که کمتر از ۱۰ درصد اقتصاد را در اختیار داشتند و ۲۰ درصد از افراد، کل ۹۰ درصد از اقتصاد را در اختیار داشتند. این شکاف عمیق در حوزه های مختلف معنا پیدا می کرد.

بالای ۷۰ درصد از جمعیت کشور در روستاها بودند و با وضعیت بسیار اسفناکی زندگی می کردند. برخی از این مناطق، بعد از انقلاب وضعیت افتضاح آنها مشخص شد، مانند بشاگرد و مناطقی در کرمان و سیستان و بلوچستان که مسائل اولیه اقتصادی و رفاه را نداشتند. ۷۰ درصد از کشور در یک وضعیت کاملا ابتدایی و اولیه زندگی می کردند. نقطه مقابل، کل منابع کشور در اختیار ۱۰۰۰ خانواده و در یک اقلیت وابسته به دربار و شاه و خواهرانش بود. فساد در حد اعلای خودش بود. در نظامات حکومتی همه جای دنیا فساد هست. ولی درجه و دوز و نوع فساد در دوره پهلوی به گونه ای بود که اظهر من الشمس بود. در همه شرایط و هر جایی که بویی از منافع اقتصادی بود، رد دربار به گونه ای در آن دیده می شد.

* فساد شاه و درباریان بسیار گسترده بود

فارس: در دهه 40 و 50 شمسی، میزان درامدهای نفتی کشور به شدت رشد داشت، چرا وضعیت این 80 درصدی از طبقه پایین بهبود پیدا نکرد؟

آل اسحاق: در سال‌های دهه چهل و پنجاه که مقداری قیمت نفت بالا رفت، درآمد هنگفتی برای کشور ایجاد شد و تحت عنوان معاملات مربوط به مسائل نظامی و خریدهای هنگفت نظامی و با رشوه های عظیمی که بعدها معلوم شد، این درامدها به جیب شاه و اطرافیان وی می رفت. «طوفانیان» دلال معاملات بود و میلیاردها دلار را تحت عنوان معاملات کالاهای اساسی و نظامی توانست از آن خود کند. بسیاری از کالاهای نظامی هم هیچگاه به ایران تحویل داده نشد. پس مسئله فساد در حوزه های مختلف، توسط شاه و خانواده اش و اشرف و دیگرانی که اطراف او بودند، بسیار گسترده بود. فساد اقتصادی همراه با فساد اخلاقی بود که در این زمینه بهتر است چیزی نگوییم. جشن فرهنگ شیراز نمونه بارزی از افراط و فساد بود.

* بیماری هلندی عارضه اصلی افزایش درآمدهای نفتی در دوره پهلوی

فارس: پس درآمدهای هنگفت نفتی در سالهای پایانی حکومت پهلوی به رشد اقتصادی منجر نشد؟

آل اسحاق: درآمدهای بالای نفتی، به جای این که در بخش توسعه و امور زیربنایی و مسائل مربوط به رشد اقتصادی هزینه شود، صرف هزینه‌ها و خرج کردن شاه و دربار می شد. دفعتا درهای مملکت را باز کردند و انواع کالاهای ساخته شده وارد کشور شد. حجم عظیم پولی که در کشور تزریق شد، بدون این که تولیدی در اقتصاد صورت بگیرد، نهایتا موجب تورم شد. برخلاف این ذهنیت که مردم رفاهشان بالا رفته است، بیماری هلندی عارضه اصلی اقتصاد شد. این تورم هم بهمن وار همه مسائل اقتصادی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار داد و تبدیل به عارضه بزرگی برای اقتصاد شد و نهایتا همه شاخص های اقتصادی تحت تورم اقتصادی، با مشکل مواجه شدند.

* شاه اهمیتی برای تولید داخلی قائل نبود/ کل تولید داخلِ پیکان فقط تو‌دوزی صندلی‌اش بود

فارس: وضعیت تولید داخلی در دوره پهلوی چگونه بود و آیا این حجم از درآمدهای نفتی منجر به رشد تولید ملی شد؟

آل اسحاق: توسعه هایی هم که در کشور ایجاد شد، هیچ کدام زیربنایی نبود. مثلا پیکان را آوردند. اما تمام پیچ و مهره‌هایش را وارد می کردند و تنها اینجا سرهم بندی می شد. یعنی مونتاژ کامل بود. آن چه که از تولید داخل پیکان مطرح می شد، تو دوزی آن بود. یعنی پیکان از اول تا اخرش مونتاژ بود. شاه اصلا اعتقادی به تولید داخل نداشت و تنها به دنبال ایجاد زرق و برق برای ظاهر دربار و جامعه بود.

نکته دیگری که ضربه بزرگی به اقتصاد زد، اصلاحات ارزی بود که در نهایت منجر به مهاجرت های گروهی و دست جمعی از روستاها به شهرها شد. یکی از دلایل اصلی این موضوع نیز تامین کارگر ارزان برای صنایع مونتاژی بود. در این شرایط کشاورزی داخلی نیز با مشکل جدی مواجه شد. وضعیت کشاورزان به جایی رسید که به شهرها آمدند و نهایتا هم عوارض اجتماعی و هم عوارض فرهنگی و مسائل اخلاقی نتیجه این اصلاحات به ظاهر اقتصادی بود. در حوزه روابط بین الملل هم نظام سلطه حاکم بر شاه و تصمیمات وی بود. یعنی درآمدهای نفتی که برای ایران ایجاد شد، غرب راهکاری برای آن پیدا کرد که این پول ها به خودشان برگردد. راهکار آنها نیز تبدیل شاه به ژاندارم منطقه و فروش تسلیحات نظامی برای تحقق این هدف بود.

* در دوران پهلوی درآمدهای نفتی صرف واردات کالاهای مصرفی شد

فارس: طبق آنچه گفته شد، آیا تولید داخل جایی در برنامه های اقتصادی شاه در دوره پهلوی داشته است؟

آل اسحاق: خیر. شاه اصلا به تولید داخل و مردم در حوزه اقتصاد اهمیتی نمی داد. می گفت چون درآمد نفتی بالایی داریم هرچه من می گویم باید اجرا شود. به عنوان نمونه، اگر شاه می خواست به تولید داخلی اهمیت بدهد، باید زیربناهای رشد و توسعه را ایجاد می کرد. یعنی باید کارخانجات پایه ای در حوزه های مختلف فولاد و دارویی و زیربناهای راه و جاده و آموزش و تکنولوژی را گسترش می داد. ولی هیچ یک از کارهایی که باید انجام می شد تا بتوان گفت از تولید داخل حمایت می‌کند را انجام نداد‌. پهلوی باید کاری که امیرکبیر با یک سال حکومتش انجام داد را انجام می داد، امیر کبیر عملیات تاسیس صنایع مختلف را انجام داد‌ نه کارهایی که در نهایت منجر به رشد مصرف زدگی در کشور شود.

شاه با آن امکانات عظیمی که داشت و آن جمعیتی که نصف جمعیت الان هم نبود، همینطور با درآمدهای حاصل از نفت، باید معادن و زیربناهای راه و جاده را رشد می داد و بنادر را توسعه می داد و آموزش های فنی و حرفه ای را توسعه می داد. هیچ یک از این کارها را انجام نداد. شاه فقط پول نفت را مانند بچه پولداری که نمی داند چگونه باید خرج کند، برای امور مصرفی هزینه کرد.

* درآمدهای نفتی شاه را به یک دیکتاتور تمام عیار تبدیل کرد

فارس: بسیاری از درباریان در خاطرات خود نقل می کنند که محمدرضا شاه در سال هایی که درآمدهای نفتی بادآورده داشت، تبدیل به یک دیکتاتور شده بود و هیچ برنامه اقتصادی را قبول نداشت. در این زمینه می توان نمونه‌ای عنوان کرد؟

آل اسحاق: درآمدهای نفتی شاه را به یک دیکتاتور کامل تبدیل کرد تا تمام امکانات کشور را در اختیار خود و ایادی خود بگیرد. از طرفی خودش تابع ۱۰۰ درصدی فرماندهان بیرونی بود. شاه به طور کامل تابع اوامر آمریکا و سیاست های تعیین شده این کشور بود. حتی برای سرمایه گذاری نیز آمریکایی ها به وی دیکته می کردند که کجا سرمایه گذاری کند و کجا سرمایه‌گذاری نکند. لذا هدایت اقتصاد کشور بر اساس مصالح بیرونی ها شکل می گرفت نه مصالح داخل کشور. آمریکا تنها یک کشور مصرف کننده می خواستند. در مسائل سرمایه گذاری، بیشتر روی صنایع مصرفی تاکید داشتند و نه امور زیر‌بنایی. کشور به یک واردکننده تبدیل شده بود که همه کالاها را از خارج وارد می کرد.

* تبدیل ایران به محافظ غرب در مقابل بلوک شرق

فارس: آیا اقتصاد در دوره پهلوی براساس مدل خاصی هدایت می شد؟

آل اسحاق: نهایتا جهت‌گیری و مدل اقتصادی که بر اقتصاد ایران حاکم بود مدلی بود که آن ها ترسیم کرده بودند. اقتصاد بر اساس طراحی آنها سامان پیدا می کرد. طراحی آن ها هم مشخص بود که بر اساس چه محوری خواهد بود. آنها تعیین کرده بودند بخشی از درآمدهای ایران و اساسا برنامه اقتصادی ایران باید برای مقابله با بلوک شرق باشد. یعنی ایران به نیابت از غربی‌ها باید نظارت و کنترل در منطقه ایجاد می کرد تا بلوک شرق گسترش پیدا نکند. یعنی پول و درآمدهای کشور که باید برای توسعه اقتصادی ایران صرف می شد، برای شکل گیری یک سپر برای غرب در مقابل شرق هزینه می شد. یعنی مدل اقتصاد ایران در نهایت مدلی بود که غربی ها می خواستند. ایران در این دوره به یک کشور واردکننده و وابسته تبدیل شده بود.

* تولید سوخت ارزان وظیفه‌ای که غرب به شاه داده بود

فارس: چرا غربی ها اصرار داشتند در این دوره قیمت نفت پایین بماند؟

آل اسحاق: یکی‌ از وظایفی که غربی ها برای ایران در نظم جهانی ترسیم کرده بودند، بحث تولید سوخت ارزان برای توسعه آنها بود. یعنی وظیفه ما سوخت رسانی به دنیای غرب با کمترین هزینه بود. در این دوره بر اساس آمار کمترین میزان سرمایه گذاری در حوزه نفتی صورت گرفت و بیشترین منابع خود را در این دوره از دست دادیم. در همه حوزه ها به عنوان یک مامور و مسئول بدون مواجب بودیم که فقط در حال اجرای اوامر آنها بودیم. لذا می بینیم در امور زیر بنایی در آن دوره کمترین سرمایه گذاری ها در داخل کشور انجام شده است. یعنی همه سرمایه کشور ما در اختیار عده قلیلی در داخل بود که آنها نیز گوش به فرمان غربی ها بودند. ایرانی در داخل کشور خودمان در مقابل مستشاران آمریکایی تبدیل به شهروند درجه 2 شده بودند. یک افسر نظامی با درجه سرهنگی باید به یک استوار آمریکایی خدمت می کرد. یعنی آمریکایی ها در حال نابود کردن هویت ایرانی ها بودند. همین مساله نیز یکی از دلایل انقلاب ایران در سال 57 بوده است.

* شاه و دربار نوکر آمریکایی ها بودند

فارس: یعنی شاه و درباریان بدون اینکه قدرت تصمیم گیری داشته باشند در حال اجرای اوامر غربی ها بودند؟ در حوزه اقتصاد این مساله تا کجا ادامه داشت؟

آل اسحاق: بله. شاه و درباریان، نوکر بدون مواجب آمریکایی‌ها و غربی‌ها بودند. هر کدام از اطرافیان شاه در حال خدمت کردن به یکی از کشورهای غربی بوده است. ایرانی‌ها با قدمت بیش از 3000 سال نمی توانستند زیر بار این موضوع بروند. اقتصاد کشور هم در حال نابودی بود. بررسی متغیرهای اقتصادی در آن دوره نشان می دهد، مردم در وضعیت اسفناکی قرار داشتند و همین مساله نیز باعث شد دیگر نتوانند وضعیت موجود را تحمل کنند. وقتی امام (ره) میدان‌داری کرد و شهامت به خرج داد، توانست همه گروه ها را زیر چتر خود بیاورد. دستور امام به مردم این بود که جمع شوید که ریشه فاسد پهلوی پوسیده است و کمی تکان دهید تا ریشه از جایش کنده شود. همین هم شد، آمریکایی‌ها انتظار این انقلاب را نداشتند و برای پیروز نشدن انقلاب همه تلاش خود را به کار بستند. بعد از انقلاب متوجه شدند که تحولی در منطقه رخ داده است. ایران در منطقه ای قرار دارد که هاب انرژی دنیاست و خاورمیانه قلب کره زمین است. جمهوری اسلامی ایران مرکزیت این هاب را بر عهده دارد. از سال های پیش از حکومت پهلوی، همه کشورهای قدرتمند به دنبال این بودند تا ایران به سمت خود متمایل کنند. اما امروز ایران قوی تبدیل به کشوری شده است که در همه زمینه حرف برای گفتن دارد.

فارس: با تشکر از شما بابت وقتی که برای این مصاحبه اختصاص دادید.

آل اسحاق: با تشکر از شما و خبرگزاری فارس بابت توجه ویژه در موضوع اقتصاد پیش از انقلاب اسلامی و پس از انقلاب.

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: ایران استوار دیکتاتوری شاه نوکر آمریکا آل اسحاق ایران دوره پهلوی اعتلای ایران در جمهوری اسلامی حوزه اقتصاد درآمدهای نفتی دوره پهلوی سرمایه گذاری حکومت پهلوی آمریکایی ها شاه و دربار تولید داخل امور زیر سقوط شاه آل اسحاق غربی ها بر اساس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۷۷۴۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا ایران تحریم‌ناپذیر است؟

ایران تحریم‌ناپذیر است. این گزاره قابل تامل و مهمی است که رئیس‌جمهوری روز یکشنبه در افتتاحیه نمایشگاه توانمندی‌های صادراتی (ایران اکسپو ۲۰۲۴) بیان و در تبیین چرایی آن هم به این موضوع اشاره کرد که جوانان و متخصصان داخلی، در سال‌های گذشته توانسته‌اند با نوآوری و ابتکار‌های خاص علاوه بر تامین نیاز‌های ضروری کشور، دریچه‌های صادراتی جدید به روی دنیا باز کنند. رئیس‌جمهوری همچنین با تاکید بر اینکه برگزاری نمایشگاه توانمندی‌های صادراتی گواه تحریم‌ناپذیر‌بودن جمهوری اسلامی ایران است، گفت: «تحریم در ایران اسلامی با اراده پولادین مردم هرگز به نتیجه نرسیده و پس از این هم نخواهد رسید. برگزاری این نمایشگاه همچنین نشان‌دهنده آن است که طرح‌های شیطانی منزوی‌کردن ایران هرگز به نتیجه نرسیده و نخواهد رسید.»

رئیسی همچنین این نمایشگاه را رونمایی از دستاورد‌ها و توانمندی‌های جوانان کشورمان در تلاش برای تبدیل تحریم‌ها و تهدید‌ها به فرصت، توصیف و تصریح کرد: «به تعبیر دیگر ترجمان این نمایشگاه و رویداد بزرگ اقتصادی آن است که ما توانستیم و باز نیز می‌توانیم.» بر این اساس، اظهارات رئیسی را می‌توان بازتاب تغییر و تحولات سرنوشت‌ساز سال‌های اخیر اقتصاد ایران دانست، یعنی دقیقا همان نقطه عطفی که طراحان و معماران تحریم‌های یکجانبه و حداکثری گمان می‌کردند با به راه انداختن آنچه کارزار فشار حداکثری نام گذاشتند، می‌توانند جریان تولید و تجارت را در کشور به کلی فلج کنند و درنهایت به خواسته خود که همان از بین بردن توان سیاسی و نظامی کشور بود، دست پیدا کنند و مردم را در برابر حاکمیت قرار دهند، اما کارنامه سال‌های اخیر نشانگر شکست ابرتحریم‌هایی است که به گمان تحلیلگران بین‌المللی اگر نسبت به هر کشوری اعمال شده بود، فروپاشی ساختار اقتصادی آن کشور ظرف چندماه قطعی بود.

هدف‌گذاری ایران برای اقتصاد عاری از نفت

برهمین اساس، رهبر انقلاب نیز در سال ۹۸ و در اوج فشار‌های تحریمی در یکی از بیانات خود فرمودند: همین تحریم می‌تواند یک فرصت باشد که [پیش از این هم]بوده و بعد از این هم می‌تواند فرصت باشد. می‌تواند اقتصاد کشور را از اتکا به نفت نجات دهد و بند ناف اقتصاد را از نفت قطع کند. عمده مشکلات اقتصادی ما به خاطر وابستگی به نفت است. وابستگی به نفت باعث شده که برای پیشرفت کشور، استعداد و نیروی داخل توجه چندانی نشود اگر بتوانیم این کار را بکنیم، بهترین فرصت را به دست آورده‌ایم. باهوش‌های آمریکایی‌ها هم توجه به این نکته دارند و دیدم در گزارشی توصیه کرده بودند که نگذاریم ایران اقتصاد بدون نفت را تجربه کند، یک راه پشتی درست کنید که ایران به‌کلی از نفت منقطع نشود، چون می‌رود به‌کلی دنبال اقتصاد غیرنفتی.

ناکامی نقشه فروپاشی با وجود کاهش کیفیت زندگی مردم

به باور کارشناسان، هرچند ایران در طول ۴۵ سال گذشته عملا زیر شدیدترین فشار‌های تحریمی آمریکا و اروپا قرار داشته است، اما از سال ۲۰۱۱ و اعمال تحریم‌های نفتی که سودای صفرشدن صادرات نفت را داشت، این استراتژی دنبال می‌شد که قطع کامل درآمد‌های ارزی حاصل از فروش نفت آن هم در شرایطی که بیش از ٩٠درصد بودجه وابسته به آن بود، حتی امور روزمره مردم هم دچار آسیب جدی شود تا در سایه وقوع آشوب‌های داخلی و سرخوردگی از ناتوانی در تهیه دارو و غذا، خواسته‌های نامشروع غرب از جمهوری اسلامی پای میز مذاکره تحمیلی وصول شود. در هر صورت با عبور از سال‌های سخت تحمل فشار‌های بیرونی، نقشه شوم طراحان تحریم آنطور که انتظار داشتند پیش نرفت و ایران توانست با بهره‌گیری از توان داخلی و ایجاد فرصت‌های جدید نیاز‌های فوری را برطرف کند.

برای نمونه طراحان تحریم بنا داشتند صنایع مادر کشور نظیر نفت، پتروشیمی، خودروسازی، فولاد، لوازم خانگی، سیمان و... را از کار بیندازند، اما در نقطه مقابل پیش گرفتن راهبرد‌های جدید نه‌تنها این صنایع را از کار نینداخت که حتی برآیند یک دهه گذشته نشان می‌دهد در برخی از حوزه‌ها تحریم به جای نغمت به نعمت تبدیل شد و استعداد‌هایی بروز پیدا کرد که در شرایط عادی هیچگاه مجال بروز آن پیدا نمی‌شد. البته ناگفته پیداست که هرچند آرزوی خام‌فروپاشی اقتصاد ایران نقش بر آب شده، اما تحریم اساسا آسیب‌هایی به کیفیت زندگی مردم هم زده و رشد اقتصادی کشور هم به ویژه در دهه ٩٠ برمبنای برنامه‌های توسعه و سند چشم‌انداز پیش نرفته که این مسئله در واقع همان محروم‌ماندن کشور از درآمد‌های ارزی مناسب و یا بسیاری از تکنولوژی‌های جدید جهانی در بخش صنعت است. برای مثال مطابق آمار‌ها در سال ٢٠٢١ رقم درآمد سرانه ملی مردم ایران ٥٣٤٣ دلار اعلام شده بود که مطمئنا اگر جریان تحریم‌های یکجانبه نبود رفاه ایرانیان در وضعیت دیگری قرار داشت. به‌علاوه در دیگر شاخص‌های کلان مانند نرخ ارز، تورم، بیکاری و تشکیل سرمایه جدید هم اوضاع باب میل مردم و سیاست‌گذاران نبوده است. البته بخش بزرگی از شوک‌های وارد شده به اقتصاد ایران زیرپوست تحریم‌ها، همان مصیبت تک‌محصولی و نفتی بودن اقتصاد کشور بوده که چالش‌های بزرگی برای کشور ایجاد کرده است.

تنوع بخشیدن به محصولات صادراتی ناجی کشور شد

در این میان، تغییر ریل سیاست‌گذاری و تنوع‌بخشیدن به سبد محصولات صادراتی توانسته تا حدود زیادی ضربه‌گیر تحریم‌ها باشد، ضمن اینکه روند بودجه‌نویسی در سال‌های اخیر و پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم هم تغییرات شگرفی داشته که در آن سهم درآمد‌های نفتی از بودجه بسیار کمتر از سال‌های قبل شده و حتی دولت با اتخاذ تصمیمات شجاعانه مانند ایجاد پایه‌های مالیاتی جدید، اصلاح نظام اداری، بهبود محیط کسب‌وکار و مقابله با فساد که برخی ناظران و تحلیلگران آنها را غیرممکن می‌دانستند، توانسته دیوار بلند تحریم‌ها را از سر راه بردارد.

 ضمن آنکه نمی‌توان این تغییر رویه بزرگ را نادیده گرفت که سیاست مذاکره با امید به رفع تحریم تبدیل به آخرین و کم‌اهمیت‌ترین راهبرد دولت سیزدهم شده و این باور به وجود آمده که با اتکا به امکانات داخلی و بهره‌گیری از دانش متخصصان داخلی می‌توان منافعی برای کشور کسب کرد که پای میز هیچ مذاکره‌ای پیدا نشده و نخواهد شد. می‌توان اینگونه تعبیر کرد که اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی و قطع‌کردن نفت از بند ناف اقتصاد و حذف خودتحریمی‌ها می‌تواند سفره مردم را هم دچار تغییر کند که این مسئله در صدر اولویت‌های کشور قرار گرفته است.

روایت طراحان و معماران تحریم از ناکارآمدی فشار‌ها

در کتاب «تحریم‌ها چطور کار می‌کند؟ ایران و آثار جنگ اقتصادی» که اخیرا منتشر شده، آمده است: باراک اوباما با ممانعت از تجـــارت ســایر کشور‌ها با ایران در سال۲۰۱۱ ماهیت تحریم‌های ایالات متحده را تغییر داد. تحریم‌های اوباما منبع اصلی درآمد ارزی ایران یعنی فروش نفت را مختل کرد. این تحریم‌ها همچنین موجب قطع ارتباط بانک‌های ایرانی از جمله بانک مرکزی با سیستم مالی بین‌المللی شد. تا به امروز، تاثیر اقتصادی تحریم‌ها با آنچه تشکیلات محافظه‌کار جنگ‌طلب آمریکا پیش‌بینی می‌کردند فاصله زیادی داشته است. به‌طور قطع، تحریم‌ها به دو دهه رشد اقتصادی ثابت پایان داد، اما تحریم نه باعث فروپاشی اقتصاد شد و نه قیام‌های توده‌ای برای فشار جدی بر دولت را به وجود آورد.

 انعطاف نسبی اقتصاد و تصمیم برای اجازه دادن به کاهش ارزش پول، به شروع -تاکنون بسیار کم- بازسازی اقتصادی به دور از صادرات نفت و به سمت تولید داخلی کمک کرد. به‌رغم کاهش منابع، دولت از مکانیسم حمایت اجتماعی خود برای محافظت از فقیرترین خانوار‌ها در برابر گرسنگی و سقوط به فقر شدید استفاده کرد. همچنین ریچارد نفیو، مقام سابق وزارت‌خارجه آمریکا که به عنوان معمار تحریم‌های هسته‌ای علیه ایران شناخته می‌شود، با اشاره به پیش‌بینی‌های نادرست دولت ترامپ مبنی بر فروپاشی ایران طی چند ماه تاکید کرد: «دولت ترامپ از ثبات نسبی حکومت ایران سرخورده شد». نفیو نوشته است: «سال ۲۰۱۸، اظهارنظر‌های گسترده‌ای از مقام‌های ارشد آمریکایی با این مضمون شنیده می‌شد که ایران تنها چند ماه و چند ضربت شدید برای فروپاشی فاصله دارد. اعتراضات و آشفتگی‌های سیاسی در این کشور ادامه دارند، اما هیچ نشانه معقولی از وجود ناآرامی‌های استثنایی در آن دیده نمی‌شود.»

در ادامه یادداشت مقام سابق آمریکایی آمده است: «حکومت، از لحاظ سیاسی، استحکام معقولی دارد و هیچ نشانه‌ای از جدایی نیرو‌های امنیتی از آن دیده نمی‌شود.» نفیو در کتاب «هنر تحریم‌ها؛ نگاهی از درون میدان» می‌نویسید: «استقامت در برابر درد تحریم اقتصادی، همان توانایی است که یک اقتصاد در عین از دست دادن بسیاری از ظرفیت‌های تولیدی خود برای ادامه حیات دارد. مانند گروهان نظامی که حتی در صورت از دست رفتن آن، یک ارتش می‌تواند کار خود را پیش ببرد. اهمیت داشتن روش و راهبرد برای استقامت در کشور هدف این است که وقتی راهبرد‌هایی برای حفظ استقامت وجود داشته باشد، کشور‌هایی که در معرض تحریم قرار می‌گیرند، عزم خود را بالاتر برده و جایگاه خود را در این زمینه تقویت می‌کنند.»

ایران در برابر تحریم واکسینه شده است

یک کارشناس برجسته ایتالیایی در حوزه اقتصاد نیز با اشاره به پویایی و رشد اقتصادی ایران طی سال‌های اخیر تصریح کرد که تحریم‌های یکجانبه غرب علیه ایران به اقتصاد این بلوک آسیب زده و موجب شده است تا شرکت‌های غربی از بازار بزرگ ایران محروم شود. وضعیتی که به گفته او، شرکت‌های غربی را شاکی کرده است.

«جیانکارلو الیا والوری» طی یادداشتی تحلیلی می‌نویسد: «در حالی که اینجا در ایتالیا برای پیروی از دستورات ایالات متحده آمریکا مغزمان را کار می‌گیریم، فرقی هم نمی‌کند که روسای‌جمهورش خوب، بد یا حتی خواب‌آلوده باشد، اقتصاد ایران به توسعه خود ادامه می‌دهد.» والوری در گزارش خود نتیجه‌گیری کرده است: «تحریم‌ها و محدودیت‌های یک‌جانبه برخی کشور‌های غربی علیه ایران به اقتصاد غرب آسیب وارد کرده است، زیرا این تصمیم موجب گردیده تا شرکت‌های غربی از بازار ایران دور شوند. این وضعیت به طور خاص بسیاری از کارآفرینان و شرکت‌های اسپانیایی را شاکی کرده است.

 این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران پس از اعمال تحریم‌ها، جایگزین‌هایی برای شرکت‌های غربی پیدا کرده و از کشور‌های دیگر کالا می‌خرد، اما بحران اقتصادی در کشور‌های اروپایی باعث شده است که شرکت‌های اروپایی از تصمیم‌های سیاسی برخی دولت‌های اروپایی تحت هدایت دیگران (eterodiretti)، ناراضی باشند.»

 آگاته دمارایس، دانش‌آموخته اقتصاد و عضو ارشد اندیشکده «شورای اروپایی روابط خارجی»، نیز در تازه‌ترین کتاب خود تشریح می‌کند که چرا تحریم در بیشتر موارد اثر معکوس بر جای می‌گذارد. به گفته دمارایس، اثر استفاده بی‌رویه از تحریم مانند استفاده بی‌رویه از آنتی‌بیوتیک است و موجب افت اثرگذاری آن می‌شود و مقاومت‌ها نسبت به آن را افزایش می‌دهد. در صورت عدم‌رعایت این پنج عامل، کشور‌های تحریم‌شونده با تدابیری که می‌اندیشند، علاج را قبل از وقوع حادثه می یابند و با ایجاد شبکه‌های مالی مستقل، کار خود را پیش می‌برند. دمارایس این رفتار را به واکسیناسیون تشبیه می‌کند و معتقد است روسیه و ایران تا حد زیادی دچار چنین وضعیتی هستند. به گفته او، کشور‌های تحت تحریم به سه طریق می‌توانند تحریم‌های آمریکا را دور بزنند. در وهله نخست آنها می‌توانند دلار را را کنار بگذارند که با توجه به گستردگی استفاده از آن در معاملات، اقدام دشواری است.

در وهله دوم، آنها می‌توانند ساخت یک شبکه جایگزین سوئیفت را پیگیری کنند. چین این راه‌حل را از طریق راه‌اندازی شبکه «سیپس» پیگیری کرده است و حجم معاملات آن به یک‌صدم شبکه سوئیفت می‌رسد. درنهایت رمزارز بانک‌های مرکزی آخرین ابزاری است که کشور‌های تحریم‌شده می‌توانند از آن استفاده کنند.

مسیر خنثی‌سازی کامل تحریم‌ها چیست؟

در یک‌جمع‌بندی کلی می‌توان اینطور بیان کرد که با عبور از جنگ اقتصادی یکجانبه علیه ایران حالا فرصتی فراهم شده است که می‌توان در بستر انجام اصلاحات اقتصادی و تقویت تولید ملی، به تحقق رشد اقتصادی بالا در سال‌های آینده خوشبین بود.

در واقع اگر کج‌روی‌های مزمن گذشته نظیر خام‌فروشی منابع و ثروت‌های بین‌نسلی، ولنگاری نظام بانکی و بی‌توجهی به بخش‌های مولد برطرف شود، این انتظار واقع‌بینانه وجود دارد که شرایط معیشتی مردم و اهداف ذکرشده در برنامه جدید توسعه هم محقق شود.

گذشته از اعتراف سناریونویسان تحریمی به ناتوانی در ویران‌کردن بنیه اقتصادی کشور، به طور کلی مهم‌ترین محور‌های پیگیری‌شده در دولت سیزدهم برای خنثی‌سازی کامل تحریم را هم می‌توان در این محور‌ها جست‌وجو کرد که لازم است با ارزیابی و کنترل دائمی، به شکل ویژه از سوی نظام تصمیم‌گیری و اجرایی دنبال شود:

- رفع ناترازی‌های موجود در اقتصاد از جمله ناترازی در شبکه بانکی، ناترازی انرژی و ناترازی در صندوق‌های بازنشستگی

 - تقویت بازار‌های صادراتی جدید و استفاده از فرصت پیوستن به اتحادیه‌های منطقه‌ای و جهانی اوراسیا و بریکس

 - تقویت اقتصاد دانش‌بنیان و ایجاد انگیزه برای نخبگان

- کنترل جدی بازار‌های دارایی و حذف انگیزه‌های سفته‌بازانه از طریق خرید و فروش طلا و ارز

 – تقویت روابط تجاری با کشور‌های همسایه، آفریقا، آمریکای جنوبی و ایجاد قرارداد‌های دائمی برای صادرات محصول غیرنفتی و دارای ارزش افزوده

 - مقابله با ابرچالش کم‌آبی و احیای محیط‌زیست

 - بهبود محیط کسب‌وکار با هدف افزایش مشارکت مردم و بخش خصوصی در اقتصاد

 - پیگیری مبارزه با جریان‌های مافیایی و ذی‌نفوذ به قصد حذف کامل موریانه فساد از بدنه اقتصاد کشور.

جغرافیای اقتصادی ایران تحریم‌ناپذیر است

 یک کارشناس اقتصادی در مورد تحریم‌ناپذیر بودن اقتصاد ایران گفت: «اقتصاد ایران در دوران تحریم دچار افول و کاهش چشمگیر رشد اقتصادی شد، اما هیچگاه سقوط نکرد؛ دلیل این مسئله تنوع بالای محصولات تولیدی در داخل کشور است که حتی نسبت به کشور‌های همسایه و کشور‌های حوزه خلیج‌فارس دارای تفاوت‌های بسیاری هستیم، چراکه این کشور‌ها تنها به نفت متکی هستند، اما ایران با کشاورزی، معادن، صنعت پتروشیمی و دیگر صنایع توانسته روی پای خود بایستد و علاوه بر تامین نیاز‌های داخلی، توسعه صادرات و کشف مقاصد جدید صادراتی را دنبال کند.»

علی حیات‌نیا بیان کرد: «شرایط اقلیمی و جغرافیای اقتصادی ایران باعث شده تحریم‌ها و جنگ اقتصادی آمریکا و اروپا به نتیجه نرسد، برای مثال ایران در برخی محصولات کشاورزی جزو برترین کشور‌های جهان است یا در حوزه محصولات معدنی پیشرو هستیم، بنابراین با چنین ویژگی‌هایی نمی‌توان تصور کرد اقتصاد ایران زمینگیر شود.» این کارشناس اقتصادی افزود: «البته باید به این نکته توجه کرد که برای به حداقل رساندن اثر تحریم‌ها، باید زنجیره ارزش محصولات را تکمیل و نفت را از بودجه کشور تا حد ممکن حذف کرد، همچنین اصلاحات ساختاری را در نظام اقتصادی و صنایع کشور انجام داد.» حیات‌نیا تاکید کرد: «با انجام اصلاحات عمیق اقتصادی و رفع نقاط آسیب‌پذیر می‌توان به این موضوع خوشبین بود که دیگر با اعمال تحریم دچار نوسانات در سطح بازار و کلیت اقتصاد نباشیم.»

منبع: شهروند

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • مردمی کردن اقتصاد توسعه پایدار کشور را به دنبال دارد
  • مشکلات اقتصادی با استحکام پایه‌های علمی حل می شود
  • دغدغه رهبر انقلاب پیرامون فرزندآوری و ازدواج مجرّدان
  • چرا ایران تحریم‌ناپذیر است؟
  • مشکل تورم با افزایش تولید از بن بست خارج می‌شود
  • تولید زیر تیغ واردات یارانه‌ای!
  • راهکار توسعه اقتصادی و تقویت منابع ارزی؛ تولید زیر تیغ واردات یارانه‌ای!
  • تحلیل مسعود نیلی از شرایط اقتصادی ایران در ۱۰ سال آینده
  • دولتی‌ها به جای رقابت، نظارت کنند
  • اراده ملت ایران بود که عملیات «وعده صادق» را رقم زد